امروز سه شنبه , 29 آبان 1403

پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)

8,000 تومان
  • فروشنده : طرفداری
  • مشاهده فروشگاه

  • کد فایل : 42308
  • فرمت فایل دانلودی : .doc
  • تعداد مشاهده : 9.8k

دانلود تحقیق درمورد خلاصه داستان سياوش برگرفته از داستانهاي شاهنامه ي فردوسی

دانلود تحقیق درمورد خلاصه داستان سياوش برگرفته از داستانهاي شاهنامه ي فردوسی

0 9.8k
لینک کوتاه https://farhangifileketabhesabdari.pdf-doc.ir/p/ff13741 |
دانلود تحقیق درمورد خلاصه داستان سياوش برگرفته از داستانهاي شاهنامه ي فردوسی

با دانلود تحقیق در مورد خلاصه داستان سياوش برگرفته از داستانهاي شاهنامه ي فردوسی در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق خلاصه داستان سياوش برگرفته از داستانهاي شاهنامه ي فردوسی را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق خلاصه داستان سياوش برگرفته از داستانهاي شاهنامه ي فردوسی ادامه مطالب را بخوانید.

نام فایل:تحقیق در مورد خلاصه داستان سياوش برگرفته از داستانهاي شاهنامه ي فردوسی

فرمت فایل:word و قابل ویرایش

تعداد صفحات فایل:39 صفحه

قسمتی از فایل:

داستان سياوش : آغاز داستان

 

 

ز گفتار دهقان كنون داستان                          بپيوندم از گفته باستان

كهن گشته اين داستانها ز من                         همي نوشود بر سر انجمن

اگر زندگاني بود ديرباز 1                     بدين وين2 خرم بمانم دراز

چه گفت ابذرين مويد3 پيشرو                         كه هرگز نگردد كهن گشته نو

تو چندان كه باشي سه نگوي باش                  خردمند باش و جهانجوي باش

چو رفتي سروكار با ايزدست                        اگر نيك با شدت كار ار بدست

نگرتا چه كاري همان بدروي                          سخن هر چه گويي همان بشنوي

درشتي ز كس نشود نرمگوي                        سخن تا تواني به آزرم4 گوي5

به گفتار دهقان كون بازگرد                           نگر تا چه گويد سراينده مرد

 

1- ديرباز: طولاني، دراز                  2- وين: باغ (در اصل دين متن تصحيح قياسي است)

3- موبد: دانشمند ايران                   4- آزرم: شرم ، حيا

5- از بيت 3 تا اينجا فردوسي به زندگي خود اندرزگونه اشاره دارد.


- پيشگفتار

در شاهنامه انگيزة جنگ عميق تر و انساني تر است. در سراسر كتاب فردوسي بر سرزني پيش نمي آمد مگر يك بار و آن زماني است كه چند تن از پهلوانان ايران در شكارگاه دختر سرگرداني را مي بينند و هر يك از آنها مي خواهد او را تصاحب كند. چون كار كشمكش بالا مي گيرد سرانجام توافق مي كنند كه او را به نزد كاووس شاه ببرند  اين دختر همان كسي است كه بعد مادر سياوش مي شود.

به طور كلي جهانبيني شاهنامه دفاع خوبي در برابر بدي است. اين دفاع با دادن قرباني هاي بي شمار صورت مي گيرد و از اين رو پهلوانان شاهنامه كه سلسله جنبان اين نبرد هستند و به 3 دسته مي شوند:

1-     پهلوانان نيكوكار كه عمر و سعادت خود را در خدمت خوبي مي گذارند بعضي از آنان نمونة عالي  انساني و مبري از هر عيب هستند چون فريدون سياوش و كيخسرو و بعضي ديگر خالي از ضعف و عيب نيستند. مثل رستم، گودرز، طوس و غيره...

2-     پهلوانان بدكار، كه وجود آنان سراپا از خبث و شرارت سرشته شده چون ضاك و سلم و تور و گرسيوز و در حد كمتري (افراسياب و در بين زنان سودابه را مي توان نام برد.)

3-     پهلواناني كه آميخته اي از خوبي و بدي اند. گاهي به جانب اين گرايش دارند و گاهي به جانب آن چون كاووس در ايران و پيران در توران

آنچه بين اين پهلوانان مشترك است وحدت و قدرت و قاطعيت است. همه زندگي خروشان و گرانبار دارند، چرا آنان كه به راه نيكي مي روند و چه آنان كه به راه بدي همه با استواري، آگاهي اين راه را مي سپارند حتي در پستي قهرمانان نابكار استحكام مردانه است. همه زندگي را دوست دارند و از قواي خود بهر‌ة كامل مي گيرند مرگ را بزرگترين دشمن مي شناسند اگر چه زندگي خود را در هر لحظه در معرض خطر روبرو شدن با آن قرار مي دهند. نكته قابل توجه اينست كه در دوران اساطيري و پهلواني شاهنامه اكثر زنان نام آور خارجي هستند همسران پسران فريدون يمني هستند سيندخت و رودابه كابلي هستند فرنگيس و منيژه و جريره و تهمينه و مادر سياوش توراني اند . و كتايون زن گشتاسب رومي است.

زني كه موجب بدنامي زنان شاهنامه شده سودابه است دربار‌ة اوست كه رستم به كاووس مي گويد:

كسي كاو بود مهتر انجمن                كف بهتر او را ز فرمان زن

سياوش ز گفتار زن شد به باد          خجسته زني كاو ز مادر نزاد

و باز در اشاره به مثال سودابه است كه راجع به زن گفته مي شود:

زبان ديگر و دلش جاي ديگر             از او پاي يابي كه جوئي تو سر

و اما زن خوب در شاهنامه زيبايي بدن را با زيبايي روح و رعنائي را با آهستگي و شرم را با خواهش جمع دارد توصيف چنين زني را از زبان شيرين بشنويم:

به سه چيز باشد زنان را بهي            كه باشد زيبايي تحت مهمي

يكي آنكه با شرم و با خواستست       كه جفتش بدوخانه آراستست

دگر آنكه فرخ پسر زايد اوي             ز شوي خجسته بيفزايد اوي

سوم آنكه بالاورويش بود                به پوشيدگي نيز مويش بود